لطفا برنامه توسعه ننویسید
به قلم ارشاد مرشدی
از نظر کارشناسان و محققان یک برنامه خوب با اجرای ضعیف نتیجه مثبتی ندارد ولی یک طرح متوسط با اجرای خوب میتواند برآیند بهتری داشته باشد
برنامه اول توسعه در سال 1368 تدوین شد و تا سال 1372 ادامه (اجرا) داشت. تاکنون هم شش برنامه توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نوشته شده است. در تمامی این برنامهها به گواه آمار و ارقام نهادهای اقتصادی اغلب شاخصهای پیش بینی شده از جمله نرخ رشد، کاهش تورم، افزایش تولید ناخالص داخلی، افزایش رفاه، کاهش بیکاری و…. به خوبی محقق نشده است. سوی دیگر اجرای این برنامهها شهروندان هستند که هیچ گونه احساسی نسبت به بهبود اوضاع اقتصادی، کاهش بیکاری، افزایش رفاه معیشتی، کاهش نرخ تورم و… ندارند.
در واقع جایگاه اصلی تحقق و نمود این برنامهها در سفره و زندگی و معیشت مردم است که میبایست آرامش بیشتری از منظر اقتصادی و اجتماعی پس از اجرایی شدن هر برنامه، داشته باشند و با افزایش سرمایهگذاری و ایجاد فرصتهای شغلی رفاه بیشتر را تجربه کنند. ولی شاخصهای توسعه پس از شش برنامه توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی نتوانسته موفقیت چندانی در پیشرفت کشور به بار آورد. علاوه بر این چشم انداز 20 ساله کشور نیز تدوین شده که بازهم شاخصهای آن که عمدترینش پیشتاز بودن کشور ایران در منطقه است، محقق نشده است.
«رئیس مجلس شورای اسلامی در جلسه شورای هماهنگی مجلس شورای اسلامی با اظهار اینکه در رشد اقتصاد کلان وضع بدی داریم گفته است: در مجموع 6 برنامه توسعه پشت سر گذاشته شده، نشان میدهد در رشد اقتصاد کلان وضع بدی داریم و تنها 30 درصد برنامه ششم اجرایی شده است. این در حالی است که اگر کاری هم انجام نمیدادیم، چه بسا این 30 درصد خود به خود اتفاق میافتاد»
این موضوع نشان میدهد که کشورمان در یک دور باطل برنامهنویسی افتاده که تاکنون 6 برنامه تدوین شده ولی میزان تحقق آن به همان میزانی است که برنامه نداشتیم.
برنامه تدوین کنیم بعد هیچ….
با این اوضاع چه لزومی دارد برنامه تدوین کنیم کلی وقت کارشناسان هدر میرود. بودجه اختصاص یابد جلسه و نشست برگزار شود و بعد هیچ. خوب وقتی داشتن برنامه و نداشتن آن یکی است بهتر نیست به این دور باطل تدوین برنامه پایان دهیم و در هزینهها صرفه جویی کنیم.
آیا پس از تدوین شش برنامه توسعه در کشور نمیخواهیم این پیام را دریافت کنیم که چرایی آن را بررسی کنیم. اینکه چرا برنامه تدوین میکنیم و دوباره هرکدام نشستها، همایشها، کار کارشناسی میکنیم بعد در اجرا دچار مشکل هستیم باید بررسی شود.
پیشنهاد میشود دولت و مجلس به جای تدوین برنامه هفتم فقط به این پرسش پاسخ دهند که چرا برنامهها محقق نمیشود. به نظر میرسد اولویت اکنون آن است که علل عدم تحقق برنامهها را پیی جوی کنیم تا دوباره برنامه بنویسیم.