آخرین خبرها, اعلانات مهم, مقالات, مقالات نشریه

بيماري نوزما در زنبوران عسل / ترجمه و تألیف: دكتر محمد فرسي

دکتر محمد فرسی

پيشگفتار:
نوزما در درجه اول باعث تخریب لوله گوارش و اختلال در هضم جذب مواد غذایی می‌شود. این بیماری واگیر بوده منجر به تلفات گسترده در کلنی‌های زنبوران عسل می‌شود. دستگاه گوارش بسیاری از اعمال حیاتی بدن حشرات، از جمله هضم و جذب مواد مغذی و مایعات، نگهداری باکتری‌های مفید روده و تحریک پاسخ‌های ایمنی را به عهده دارد. روده میانی، هدف اصلی نوزما است. این بخش از روده محفظه ای برای هضم و جذب است و به عنوان اولین نقطه تماس با عوامل بیماری زا می‌باشد که به همراه غذا وارد بدن می‌شوند. رودۀ میانی در برخورد با این عوامل سیستم ایمنی حشرات را تحریک می‌کند. در این راستا، اخیراً پروتئین ویتلوژنین در سلول‌های روده میانی برخی از کارگران زنبور عسل یافت شده است، که پیش ساز اصلی زرده تخم در اغلب حیوانات تخم‌زا است، بعلاوه دارای عملکردهای ایمونولوژیکی می‌باشد که در بسیاری از گونه‌ها مشترک است. عامل نوزما يك انگل تک سلولی می‌باشد. با ورود به روده به سلول‌های روده وارد و شروع به رشد و تکثیر نموده و در نهایت اسپور تشکیل می‌دهد. این اسپورها با تخریب سلول‌ها و خروج از آن‌ها وارد محوطه روده شده و با مدفوع از روده خارج، باعث انتقال آلودگی به سایر زنبوران می‌شود.
اسپور نوزما هر سه نوع زنبور كندو (کارگر، نر و ملکه) را مبتلا می‌كند. به دليل انتشار ناپيداي آن به اين بيماري «قاتل نامرئي» گفته اند. جزو بيماري‌هاي واگير دسته بندي می‌شود. بیماری نوزما به دو فرم دیده می‌شود:
نوزماي پنهان، كه حضور انگل مشهود نمي‌باشد يا خسارت محدودي به زنبور وارد می‌نمايد. شکل دیگر آن، نوزماي آشكار است، كه علايم بيماري ظاهر می‌شوند.

* اپیدمیولوژی:
نوزما فقط انگل زنبور نيست. هفتاد و پنج گونه ديگر از نوزما وجود دارد كه سایر موجودات را آلوده می‌كنند. مشهورترين آنها نوزما بومبي سيس است كه انگل كرم ابريشم بوده و عامل بیماری پبرين است. این بيماري در سال‌های بین 1850 تا 1860 صنعت ابريشم را به نابودي كشانيد. خصوصيات گونه‌هاي مختلف نوزما به يكديگر نزديك می‌باشد. این بیماری از جدی ترین بیماری‌های زنبوران عسل بالغ بوده و در همه كشور‌ها وجود دارد. در سال 1907 نوزما آپیس به عنوان تک یاخته عامل بیماری نوزمای زنبور عسل توسط دكتر زاندر تشخيص داده شد. اولين درمان مؤثر در سال‌هاي 1953-1952 انجام گرديد. در سال 2005 اعلام شد كه عامل ایجاد کنندۀ بيماري در گروه قارچ‌ها طبقه بندی می‌شود.گونۀ دیگر آن یعنی نوزما سرانا در سال 1996 تشخیص داده شده است. مطالعات نشان می‌دهد که نوزما سرانا در اصل از زنبور عسل هندي، آپيس سرانا، به زنبوران عسل معمولی یا آپیس ملی فرا منتقل شده است. نوزما سرانا در میزبان جدید خود بسيار شديد تر عمل می‌كند و به مراتب شایع تر از نوزما آپیس است.
اخیراً گونه جدیدی از نوزما به نام نوزما نومانی گزارش شده، احتمال می‌رود میزان بروز آن از دو گونه دیگر نوزما بیشتر باشد. بيماري معمولاً در اسفند و فروردين ظاهر و در ارديبهشت و خرداد فروكش می‌نمايد. در كلني‌ها، بيماري بسته به شرایط و عوامل مستعد کننده به شيوه‌هاي مختلف گسترش می‌يابد.

* عوامل مستعد كننده گسترش نوزما:
عواملی که باعث تضعیف کلنی و پایین آمدن قدرت ایمنی کلنی می‌شوند باعث گسترش نوزما خواهند شد. مهمترين عوامل، فاكتورهايي هستند كه هماهنگي كلني را به هم ريخته يا باعث وارد آمدن استرس به كلني می‌شوند، از جمله:
رطوبت بالا:
کندو‌های فاقد تهویه در شرایط معمولی، یا کندوهای دارای تهویه نامناسب در فصول مرطوب و در هنگام بارندگي‌هاي مداوم، كه زنبور را مدت طولاني حبس می‌كند، در صورتی که منفذی در کندو وجود نداشته باشد، منجر به ضعف کلنی و تقویت قدرت نوزما شده و زنبوران را مستعد آلودگی می‌نماید.

مواد شیمیایی و حشره كش ها:
اغلب مواد شیمیایی و حشره کش‌ها با کاهش ایمنی زنبوران قدرت نوزما را افزايش داده، گسترش آلودگي را تسهیل می‌کنند. از این رو است که آلودگی به نوزما اغلب در زنبوراني كه با سموم مواجه شده اند، ديده می‌شود.

شرايط پرورش و روش‌هاي زنبور داري:
پیر بودن ملكه، موم‌های کهنه و قدیمی، نبود تدابير پيشگيري، برخی از عملیات زنبورداری مانند بازديد مداوم، تولید بچه مصنوعي فراوان، تغذيه نامناسب، می‌تواند با اختلال در توازن كلني، تضعیف ایمنی زنبوران، منجر به ابتلاء کلنی به نوزما شود.

سن زنبوران:
ميزان آلودگي با افزايش سن بالا می‌رود. در مرحله اول زنبوران مسن، مبتلا به نوزما می‌شوند. زنبوران جوان مقاومت داشته، معمولاً تا پانزده روزگي مبتلا نمي شوند. چون تجديد و باز سازي سلول‌هاي پوششي خيلي سريع انجام می‌شود.

نژاد زنبور:
بر اساس نظر دانشمندان زنبوران ايتاليايي و قفقازي به نوزما حساس ترند.

ساير بيماريها:
بيماري هايي مثل آميب مالپيگي، آكاراپيس وودي و ويروس‌هاي مختلف ميزان ابتلا به نوزما را افزايش می‌دهند.

* اثرات نوزما بر كلني ها:
اثرات نوزما آپيس بر کلنی ها:
– زنبوران مسن و صحرا رو كه به شدت آلوده هستند، به سرعت تلف می‌شوند.
– طول عمر زنبوران به بیش از نصف کاهش می‌یابد.
– زنبور‌های جوان وظایف زنبوران صحرا رو را براي آوردن شهد و گرده به عهده می‌گيرند.
– با كاهش تعداد زنبوران عسل در کندو، تأمين دمای مورد نياز نوزادان دركلني با مشکل مواجه می‌شود.
– غدد ترشح كننده ژله رويال زنبوران پرستار آلوده به طور کامل رشد نمي كند و در نتیجه در كلني‌هاي به شدت آلوده كمتر از 15درصد از تخم‌ها به لارو بالغ تبديل می‌شوند.
– ملكه‌هاي آلوده تخم گذاري را متوقف نموده و در طی چند هفته می‌میرند.
– اسهال مشاهده می‌شود.
– در موارد شدت آلودگي، كلني ممکن است تلف شود.

* اثرات نوزما سرانا بر کلنی ها:
– كلني را سريع تر از نوزما آپيس آلوده نموده و در برخی موارد به سرعت از بين می‌برد.
– در پاییز يا زمستان کاهش سریع جمعیت قابل رؤیت است.
– در بهار و پاییز آلودگی منجر به کاهش فعالیت و کاهش تولید عسل در کلنی‌ها می‌شود.
– علايم مربوط به نوزما آپيس مثل اسهال خونی و یا وجود زنبوران خزنده در نوزما سرانا گزارش نشده است.

* اثرات نوزما نومانی بر کلنی ها:
نوزما نومانی گونه جدیدی از انگل میکروسپوریدی زنبورهای عسل است که در اوگاندا در سال 2017 کشف شد. تفاوت خاصی بین نوزما آپيس و نوزما نومانی ذکر نشده است. تفاوت اصلی آن با گونه‌های قبلی در ویژگی‌های فوق ساختاری و مولکولی این گونه از نوزما است.

* شكل شناسي نوزما:
انگل نوزما آپيس به دو فرم مشاهده می‌شود:

1- فرم آميبي يا رويشي:
فرم تكثير شونده آن است و تبديل به اسپور می‌شود. با اينكه این فرم براي سلول خيلي آزاد دهنده است ولي باعث مرگ ميزبان نمي شود. در مرحله آميبي يا رويشي، سلول ميكروسپوريدي داراي تشكيلات معمول يك سلول می‌باشد، شامل غشاء، سيتوپلاسم با اندامك ها، ريبوزوم، شبكه آندوپلاسمي و دستگاه گلژي است.
2- فرم مقاوم يا اسپور:
اسپور بيضوي، شفاف و بدون رنگ است. طول آن بین 6/4 تا 4/6 ميكرون و عرض آن بین 5/2 تا 3 ميكرون می‌باشد. به وسيله يك غشاء سه لايه پوشيده شده، كه آن را از خشكي و آسيب‌هاي محيط خارجي محافظت می‌نمايد. اين غشاء از جنس كيتين و داراي يك منفذ بنام ميكروپيل است. اسپور فرم مقاوم انگل و به وسیلۀ آن بیماری از يك ميزبان به ميزبان ديگر منتقل می‌شود. در داخل اسپور اجزاء ذيل يافت می‌شود:
– سيتوپلاسم
– جسم آميبي يا اسپوروپلاست
– دو هسته
– ذخيره غذايي و ميتوكندري ديده نمي شود، كه احتمال وجود متابوليسم بي هوازي را ممكن می‌سازد.
– رشته قطبي و دستگاه پرتاب كننده آن بنام كپسول قطبي
رشته قطبي يك عضو توخالي و استوانه اي است كه يك انتهاي آن به ديواره اسپور وصل شده است. 400- 600 ميكرون طول دارد و مثل فنر پيچيده و داراي 44 پيچ است كه در دو يا چند رديف قرار دارند. با افزايش فشار محتواي اسپور رشته قطبي به بيرون پرتاب می‌شود.
اجزای نوزما
* سير آلودگی:
اسپور نوزما همراه مواد غذايي وارد محوطه روده مياني زنبور شده، با آماده شدن شرایط، رشته قطبي آزاد می‌شود. اين رشته با تماس با غشاء سلول پوششي روده، آن را سوراخ می‌كند.
سوراخ نمودن غشاء سلولي احتمالاً با ترشح آنزيم توسط انگل صورت می‌گيرد. جسم آميبي (اسپوروپلاسم) در طول رشته قطبي با پاي كاذب حركت نموده و وارد سلول هدف شده، در اين مرحله انگل به مرونت تبديل می‌شود. اين مقطع هسته كاملاً مشخص و براي سلول آزار دهنده است.
تشكيل اسپور:
هر مرونت با چند مرحله تقسیم غیرجنسی (مروگونی)، تکثیر شده به بیش از50 تا چند صد مرونت تقسیم می‌شود. مرونت‌ها رشد کرده به اسپورونت تبدیل می‌شوند. از مشخصۀ اسپورونت‌ها وجود یک غشاء ضخیم می‌باشد. پس از تبدیل به اسپوروبلاست، که پیش قراول اسپور است، سلول میزبان منهدم شده، اسپورها آزاد می‌شوند.
مقاومت اسپور:
هاگ دار شدن باعث مقاومت به شرايط محيطي شده، امكان آلوده نمودن سایر کلنی‌ها را براي مدت طولاني فراهم می‌نمايد. قاب‌های مومی و گردۀ آلوده نيز می‌توانند باعث انتقال شوند، لذا ضروري است كه موم‌های آلوده ذوب شوند. مقاومت اسپور نوزما شبیه اسپور باكتري‌ها می‌باشد. بر اساس مطالعات بيلي و بورشه ميزان مقاومت اسپور در شرايط ذيل تخمين زده شده است.
– 32-24 ساعت در مقابل نور خورشيد.
– 4-2 ماه داخل عسل در شرايط معمولي.
– ده دقيقه در عسل نگهداري شده در 58 درجه سانتي گراد.
– يك ماه در بدن زنبور تلف شده، در شرايط معمولي.
دو تا چهار ماه در بدن زنبور تلف شده، در 4 درجه.
– بيش از يك سال در مدفوع زنبور عسل.
* بيماري زايي:
بيماري زايي نوزما توسط مرونت‌ها انجام می‌شود. مرونت‌ها باعث تخريب سلول‌هاي مخصوص جذب مواد غذايي و سلول‌هاي ترشح كننده آنزيم‌هاي گوارشي می‌شوند.
دستگاه گوارش آلوده و سالم
با پيشرفت بيماري سلول‌هاي آلوده متورم شده، با حركات مخصوص روده، این سلول‌ها منهدم می‌شوند. جاي خالي سلول‌هاي آسيب ديده در بافت پوششي روده ظاهر می‌گردد.
به دلیل گسترش آلودگی، بازسازي سلول‌ها توان جایگزین نمودن سلول‌هاي منهدم شده را ندارد، لذا غشاء روده تخریب می‌شود. علاوه بر رودۀ میانی، گاهی سلول‌هاي روده بزرگ مبتلا می‌شوند و به ندرت به لوله‌هاي مالپيگي نیز حمله می‌کنند.
اختلالات مذکور در رودۀ مياني مانع جذب مواد غذايي می‌شود، از جمله در هضم و جذب پروتئين‌ها اختلال ايجاد می‌شود. كاهش پروتئين‌هاي همولنف به نوبه خود روي فعالیت غدد از جمله غدد ترشح كنندۀ موم، غدد هیپوفارنژیال و تخم دان‌هاي ملكه اثر گذاشته باعث تحلیل یا آتروفي آن‌ها می‌شود.
با نقص در تأمين پروتئين بدن، بافت ذخیرۀ چربي مورد مصرف قرار می‌گيرد. با مصرف بافت چربی ذخیره، رشد و توسعۀ بهارۀ كندو دچار مشكل می‌شود. زنبوران پرستار در هنگام کمبود پروتئین و چربی در بدن، در تغذیۀ لاروها، ملکه و اجراي وظيفه پرستاری توانايي كافي را نخواهند داشت. وضعیت فوق در سال هايي كه زمستان‌ها طولاني و شرايط آب و هوايي نامساعد باشد، تشديد می‌شود.
انتقال:
معمولاً اسپور‌ها همراه غذا وارد روده مياني شده، آلودگی و تخریب سلول‌هاي پوششي از بخش خلفي چینه دان یا پیش معده شروع و به سوي روده میانی به پيش می‌رود.
در این زمان شرايط خروج لوله قطبي از اسپور فراهم است. لوله قطبی از اسپور خارج و با تماس با غشاء سلول محتوای اسپور (اسپوروپلاسم یا جسم آمیبی) وارد سلول شده و سلول آلوده می‌شود. اسپوروپلاسم به مرونت تبدیل شده و شروع به تقسیم یا تکثیر می‌نماید. مرونت‌ها می‌توانند از سلولي به سلول ديگر از طريق عبور از غشاء سيتوپلاسمي مهاجرت نموده و سلول‌هاي ديگر را آلوده می‌كند.در هر سلول مرونت‌ها مراحل مختلف را طی کرده تبدیل به اسپور می‌شوند. با انهدام سلول‌هاي پوششي روده، اسپورها آزاد گردیده، وارد روده شده و از طریق مدفوع از بدن خارج می‌شوند.
آلودگی اولیه و اصلی از طریق بلع اسپور از طریق آلودگی مواد غذایی، عسل، گرده و آب آلوده به اسپور صورت می‌گیرد. اسپور همراه این مواد وارد دستگاه گوارش شده، زنبور آلوده می‌شود. انتقال اسپور را از طریق هوا را نیز گزارش کرده اند.
زنبوران مريض، مبتلا به اسهال شده و مدفوع را داخل كندو دفع می‌كنند. با تماس مدفوع با موم و گرده آن‌ها نیز آلوده می‌شوند. انتقال اسپورها از زنبوري به زنبور ديگر در هنگام تبادل غذا و تماس قطعات دهاني و همچنين از طريق تماس با مواد دفعی آلوده صورت می‌گيرد. زنبوران نر نیز می‌توانند به وسيله كارگراني كه آنها را تغذيه می‌كنند، آلوده می‌شوند چون اين كارگران در همان زمان مسئول نظافت کندو هستند.
محدوديت فعاليت كلني در برخی از شرايط آب و هوايي اهميت به سزایی دارد. اگر زنبوران نتوانند از کندو خارج شوند و پرواز تخليه مدفوع را انجام دهند آلودگي افزايش پيدا خواهد كرد. عدم فعاليت كلني باعث تماس بیشتر بین زنبوران شده و آلودگي توسعه می‌یابد.
حشرات انگل (شپش زنبور و پروانه موم خوار) در انتقال آلودگي نقش دارند. انتشار بيماري از يك كندو به كندوي ديگر به فاكتورهاي ديگري از جمله بچه مصنوعي، بچه طبيعي، برخی از عملیات زنبورداری بستگي دارد.
* علايم:
علايم جلوي كندو:
– كاهش فعاليت كلني.
– کاهش جمعیت کلنی: نشان گر اين است كه تعداد قابل توجهي از زنبوران در صحرا تلف شده اند.
– زنبوران با شكم متورم: در اثر افزايش حجم لوله گوارش و عدم گوارش.
– عدم توانايي در پرواز: اين عدم توانايي در نتيجه افزايش حجم لوله گوارش و فشار وارده به كيسه‌هاي هوايي می‌باشد.
– زنبوران ناتوان و ضعيف: زنبوران چسبيده به ساقه‌هاي گياهان.
– لكۀ اسهالي: كم و بيش مهم از نظر تشخيص، با رنگ متفاوت از زرد روشن تا قهوه اي تيره.
– زنبوران در وضعيت خاص به دور هم جمع شده، در حال تلف شدن، روبروي يكديگر در حال مبادله غذا در حالی كه غذایی وجود ندارد.
* علايم داخل كلني:
از جمعيت کلنی به تدریج کاسته شده تا زماني كه فقط يك يا دو قاب جمعيت باقي می‌ماند. جمعیت شفيره‌ها خيلي محدود يا شفیره ای وجود ندارد. ملكه آلوده تخم گذاري را متوقف می‌نمايد. لكه‌هاي اسهالي روي قاب‌ها دريچه پرواز و روي پوشش قاب‌ها مشاهده می‌شود.
لكه‌هاي اسهالي
* پيش بيني بيماري:
حدت بيماري درنوزما آپيس متفاوت، ولی در نوزما سرانا حاد است. خيلي از كلني‌ها بدون مشكل با نوزما آپيس به سر می‌برند، بدون اين كه علامتي را نشان دهند. اين حالت در نوزماي مزمن قابل مشاهده است.
نوزما به صورت حاد و واگير در برخي مناطق بروز می‌نمايد. اين فرمِ نوزما، انتقال از فرم خفته يا مزمن به فرم حاد است كه به سرعت رخ می‌دهد. نوزما آپيس يك عامل فرصت طلب است كه براي تكثير از برخي شرايط بهره می‌گيرد. محققان مختلف اهميت يك پاييز نامناسب را در گسترش واگيري در ابتداي سال بعد نشان داده اند. تلفات زمستانه يا بهاره نيز با اهميت می‌باشند.
* پيشگيري و كنترل:
در همه مواقع، بهتر است بجاي متوسل شدن به درمان دارويي، از بروز نوزما پيشگيري نمود. بدليل امكان هميشگي تبديل نوزماي خفته به نوزماي فعال، نظارت بركلني‌ها و به كارگيري تدابير دقيق پيشگيري الزامي است. بعلاوه لازم است زنبورداران عوامل تضعيف كننده كلني‌ها را از بين برده، كلني‌هاي خود را در شرايط خوب وارد زمستان نمايند. از جمله:
– فعال نمودن پرورش شفيره‌ها در شروع فصل پاييز، بمنظور ايجاد جمعيت کافی، جوان و متشكل از زنبوران قدرتمند.
– تهویه مناسب، انتخاب محل خشك و نورگير.
– تأمين غذاي كافي و مناسب از نظر كيفيت.
– نگهداري كندوها در شرايط مناسب(در امان از باد و باران) براي جلوگيري از سرما و رطوبت.
* شرايط زمستان گذراني:
مهمترین عامل این است که کلنی‌ها سالم و قدرتمند وارد زمستان شوند:
– از كلني‌ها بيش از اندازه بهره كشي نشود.
– از بچه دهي و غارت جلوگيري شود.
– از تغذيه با كيفيت و بموقع در پاييز استفاده شود.
بر ميزان گرده و كفايت آن نظارت شود.
– از معاينه طولاني كندوها پرهيز گردد.
– كلني‌هاي ضعيف حذف شوند.
– از قاب‌هاي مومي سالم و عاري از باقيمانده‌هاي دارويي استفاده شود.
– در صورت مشاهدة نوزما یک درمان با سرکۀ سیب انجام شود.
– بر بچه كندوهاي گرفته شده از كلني‌هاي خريداري شده نظارت دقيق باشد.
براي كنترل مطلوب نوزما در كلني‌هاي آلوده، لازم است، عفونت اوليه و محدود را با تجویز سرکۀ سیب از بين برد. این کار در كندوها، در زمانی که علايم بيماري ظاهر شود یا وقتي پرورش نوزادان تقلیل می‌یابد، میسر است.
* درمان نوزما:
داروي رايج در گذشته، فوماژيلين بوده است. اين دارو يك آنتي بيوتيك است که فرم فعال و آميبي نوزما را از بين می‌برد، ولي بر اسپور نوزما اثري ندارد. لذا فوماژيلين نمی‌تواند از گسترش و توسعه نوزما جلوگيري نمايد. بعلاوه اخيراً مصرف آن به دليل سرطان زا بودن ممنوع گرديده است.
درمان نوزما با استفاده از سركه سيب:
ماده اصلی تشکیل دهندۀ سرکه سیب اسید استیک است که یک مادۀ ضد عفونی کننده، ضد قارچ و ضد میکروب است. استفاده از اين ماده در اروپا مخصوصاً فرانسه رایج است و در ايران نيز استقبال خوبي شده است. اين كار با استفاده ازتهيه شربت متشكل از 25درصد سرکه سیب مخلوط با 75درصد شربت يك به يك (50درصددر صد آب و 50درصد شكر) ميسر می‌باشد. به هر كلني می‌توان یک مرتبه و يك تا نصف استكان از اين شربت خورانيد. زماني كه علايم بيماري در كلني مشاهده شد درمان انجام می‌شود، حتي اگر يك كلني مبتلا باشد. تمام كندوهاي يك زنبورستان با تركيب سركه سيب مورد درمان قرار می‌گيرند. درمان بايد در ساعات فعاليت كندو اجراء شود.
* ضدعفوني كردن كندو:
اگر کلنی قوی باشد یعنی دارای جمعیت کافی از زنبوران جوان باشد، این جمعیت نسبت به نوزما مقاوم بوده، کلنی را از آلودگی محافظت می‌نماید.
از آن جایی که طبق تحقیقات انجام شده سرکه سیب خاصیت ضد قارچی دارد احتمال از بین بردن عوامل نوزما با اسپری سرکه سیب بر روی کندو و سایل می‌تواند ضد عفونی کننده باشد. شعله دادن کندو، بعد از خارج کردن قاب‌های مومی و عاج کردن مجدد آن، نیز می‌تواند باعث پاک شدن کندو می‌شود. بخار محلول اسيد استيك با غلظت حداقل 60درصد، اسپور نوزما را غير فعال می‌سازد، و در عرض چند ساعت يا در عرض چند دقيقه (در غلظت‌هاي بالا) اسپورها را می‌كشد.
* توجه: از آن جایی که اسيد استيك خاصيت سوزانندگي دارد لازم است هنگام به كار گيري آن از ابزارهاي محافظتي مثل دستكش و عينك مخصوص استفاده كرد و از استنشاق آن پرهيز نمود.
در كلني‌هاي آلوده، اغلب شان‌ها آلوده می‌شوند. بدين منظور می‌توان شان‌هاي آلوده را با استفاده از يك كندوي خالي و چند سی سی اسید استیک ضد عفوني كرد. يك پلاستيك جلد كتاب (به صورت لوله اي) به طول حدود يك متر يا كمي بيشتر را گرفته، يك انتهاي آن را بسته يا گره زده، داخل بدنة كندو قرار داده و قاب‌ها را داخل اين پلاستيك می‌گذاريم. اين پلاستيك می‌تواند داخل طبقات امتداد پيدا نمايد و قاب‌ها را در بر گيرد و در انتها چند سي سي اسيد استيك را داخل يك ظرف يا اسفنج در بالاي شانها قرار داد سپس درب پلاستيك را بسته و درب كندو را می‌بنديم. بعد از بستن درب كندو اگر پلاستيك فاقد منفذ باشد اسيد استيك در داخل پلاستيك تبخير و شانها ضد عفوني می‌شود. به اين طريق می‌توان تعداد زيادي قاب را با مقدار كمي اسيد ضد عفوني نمود.
باید دقت شود که برای استفاده مجدد قاب‌ها لازم است آن‌ها را چند روز در معرض جريان هوا قرار داد.

دیدگاهتان را بنویسید